به گزارش خبرگزاری حوزه، این کتاب حاصل سه سال پژوهش و بیش از صد ساعت مصاحبه و جمعآوری اسناد مکتوب و غیرمکتوب از خانواده و دوستان و همرزمان شهید و ارگانهایی مانند بنیاد شهید انقلاب اسلامی و مرکز اسناد دفاع مقدس است که تعدادی از این اسناد انتخاب و در بخش پایانی کتاب درج شده است.
کتاب در شش فصل نگاشته شده که فصل اول از کودکی و نوجوانی شهید رمضانی در سال 1341، آغاز شده و ماجرای تغییر نامش از شاهرخ به حمید را در مصاحبه با پدرش بیان کرده است. در فصل دوم به وقایع انقلاب تا پیروزی و ورود شهید به سپاه پاسداران میپردازد. در فصل سوم هم به آغاز جنگ تحمیلی و ورود شهید به جبهه خرمشهر پرداخته میشود.
فصل چهارم این کتاب 6 فصلی، مربوط به جبهه سوسنگرد است و در آن خاطراتی از عملیات فتحالمبین، بیتالمقدس و چند عملیات دیگر روایت شده است.
فصل ششم هم با روایت عملیات خیبر، بدر و والفجر 8 ادامه دارد و با شهادت شهید رمضانی در سال 1367 به پایان میرسد.
در انتها نیز تصاویر و اسناد و متن مصاحبه سردار احمد غلامپور و سردار بهنام شهبازی درباره حمید رمضانی آمده است.
در بخشی از این کتاب آمده است:«ده روز از ورود آنها به مدینه و زیارتها و دعاهایشان در حرم نبوی گذشت که در روزهای آخر، هماتاقیهای حمید کارهای غیرمعمول و تعجبآوری را از او شاهد بودند.
حمید دقایقی در اتاق مینشست و مانند رزمندگان در شبهای عملیات با نشاط خاصی وصیتنامه مینوشت و آن را هم از کسی مخفی نمیکرد.
او قبلاً چند نوبت در عملیاتهای گوناگون وصیتنامه نوشته بود، اما این بار نوشت: «در مدینه به سر میبریم. از خداوند متعال خواستهام که این آخرین باری باشد که وصیتنامه مینویسم (آمین)... خداوند را شاکرم که این نکته را به من آموخت و با تمام وجود درکش کردم و رمز موفقیت (شهادت) من همین بود...».
313/60